یا امام رضا مدد.........................
او بسیار به مستمندان رسیدگى مىکرد.
به دادن صدقه به ویژه در شبهاى تار و به صورت پنهانى بسیار مبادرت مىکرد.
با خدمتگزارانش کنار یک سفره مىنشست و غذا مىخورد.
هیچ فرقى میان غلامانواشراف و اقواموبیگانگان نمىگذاشت، مگر براساس تقوا.
همواره متبسم و خوشرو بود.
بهترین بخش غذاى خود را قبل از تناول، براى گرسنگان جدا مىساخت.
با فقرا مىنشست.
در تشییع جنازه شرکت مىجست.
خدمتکارى را که مشغول خوردن غذا بود، به خدمت فرا نمىخواند.
با صداى بلند و با قهقهه هرگز نمىخندید.
رفع نیاز مؤمنان و گرهگشایى از ایشان را بر دیگر کارها مقدّم مىداشت.
روى حصیر مىنشست.
قرآن زیاد تلاوت مىکرد.
با گفتارش دل کسى را نرنجانید.
سخن هیچ کس را ناتمام نمىگذاشت و نمىشکست.
هیچ نیازمندى را تا حد امکان رد نکرد.
پاى خود را هنگام نشستن در حضور دیگران دراز نمىکرد.
در حضور دیگران همواره از دیوار فاصله داشت و هیچ گاه تکیه نزد.
همواره یاد خدا بر زبان جارى داشت.
از اسراف و تبذیر سخت پرهیز داشت.
به مسافرى که پول خود را تمام و یا گمکرده بود، بدون چشمداشت، هزینه سفر مىداد.
در دادن افطارى به روزهداران کوشا بود.
به عیادت بیماران مىرفت.
در معابر عمومى، آب دهان خود را نمىانداخت.
از میهمان شخصا پذیرایى مىکرد.
هنگامى که بر جمعى کنار سفره وارد مىشد، اجازه نمىداد تا براى احترام وى از جاى برخیزند.
به سخن دیگران که وى را مورد خطاب قرارداده، از او پرسشى داشتند، با دقت کامل گوش مىداد.
خویش را به بوى خوش معطر مىکرد، به خصوص براى نماز.
به نظافت جسم و لباس به ویژه موى سر توجّه داشت.
قبل از غذا دست ها را مىشست و با چیزى خشک نمىکرد، بعد از غذا نیز آنها را مىشست و با حولهاى خشک مىکرد.
اگر غذایى از حد نیاز زیاد مىآمد، آن را هرگز دور نمىریخت.
در حضور دیگران به تنهایى چیزى نمىخورد.
بسیار بردبار و شکیبا بود.
کارگرى را که به مبلغ معین اجیر مىکرد، در پایان افزون بر مزدش به او عطا مىکرد.
با همگان با رافت و خوشرویى روبرو مىشد.
بسیار فروتن بود.
به فقرا و بیچارگان بسیار مىبخشید و آن را براى خود پس انداز مىدانست.
این همه که یاد شد، بىگمان خوشهاى از خرمن شخصیت اخلاقى آن امام بزرگ است و نه تمام آن.
سلام فرزندان مادر
سبز باشید و سبز.................
سرتان سلامت.
همه چشم امید به ظهور مولا دارند.
بدرود ..............