شیعه یعنى شوق، یعنى انتظار
شیعه یعنى شوق، یعنى انتظار
صاحب آیینه تا صبح بهار
شیعه یعنى صاحب پا در رکاب
تا که خورشید افکند رخ از نقاب
فاش مىبینم ملائک صف به صف
این غزل خوانند با تنبور و دف
عشقبازان، شور و حال آمد پدید
میم و حاى و میم و دال آمد پدید
شب نشینان دیده را روشن کنید
آن مه فرخنده حال آمد پدید
آمد آن روزى که در نا باورى
سرزند از غرب مهر خاورى
راستین مردى رسید با تیغ کج
شیعیان الصبر مفتاح الفرج
چیست آن تیغ سفید آفتاب
بىگمان لاسیف إلّا ذوالفقار
حیدر از محراب بیرون مىزند
شب نشینان را شبیخون مىزند
آفتاب، اى آفتاب، اى آفتاب
از نگاه بندگانت رخ متاب
از فروغت دیده ادراک چاک
از فراغت، اشک مدفون زیر خاک
آفتاب شیعه از مغرب درآ
بار دیگر سرزن از غار حرا
بت پرستان ترکتازى مىکنند
با کلام الله بازى مىکنند
تیغ بر کش تا تماشایت کنند
تا که نتوانند حاشایت کنند
پاک کن از دامن دین ننگ را
این عروسکهاى رنگارنگ را
این سخن کوتاه کردم والسلام
شیعه، یعنى تیغ بیرون از نیام
محمد رضا آغاسی رحمه الله علیه
آغاز ماه محرم و شروع مصائب امام ابا عبدالله الحسین(ع) را
خدمت تمامی عاشقان اهل بیت تسلیت عرض می کنم.
امید است ما جزء عزاداران واقعی آن حضرت باشیم.
باز محرم رسید
باز محرم رسید، دلم چه ماتمزده
کسی میان این دل، خیمه ماتم زده
باز محرم رسید، شدم چه حیران و مست
از این همه عاشقی، دوباره ام مست مست
باز محرم رسید، میکده ها وا شدند
تمام عاشقانت، واله و شیدا شدند
باز محرم رسید، این من و گریه هایم
رفع عطش می کند، فرات اشک هایم
باز محرم رسید، شهر سیه پوش توست
دل ، نگران رنج خواهر مظلوم توست
باز محرم رسید، مدرسه عشق باز
کلاس درس زینب، کار نموده آغاز
باز محرم رسید، وعده گه بیدلان
فصل جنون و مستی، صاحبِ صاحبدلان
باز محرم رسید، تا سحر آواره ام
میان میخانه ها، مستم و دیوانه ام
باز محرم رسید، عاشقی سوداگریست
گرمی بازار عشق، شور دل زینبیست
ای فرزند هاشم!
پدران تو همگی بخشنده و گشاده دست بودند.
ای فرزند سخاوت و کرامت!
تو نیز احسان و بخشش را از آنان به ارث برده ای.
یا صاحب الزمان!
ما همیشه نیازمند بخشش و دِهِش توهستیم.
روزهای جمعه که روز ظهور تو خواهد بود،
نیازمند و محتاج،
بی پناه و بی یاور،
اما شادمان و امیدوار،
به در خانه لطف و احسان تو می آییم و می گوییم:
هم امروز، جمعه است؛
و جمعه روز توست؛
همان روزی که در آن، انتظار ظهور تو را داریم؛
همان روز که در آن فرج و گشایش برای مؤمنان را به دست تو آرزو می کنیم؛
همان روز که در آن، امید کشتن کافران را به شمشیر تو داریم.
مولای من!
در این روز من میهمان و پناهنده توام؛
مولای من!
تو نیز کریم و بخشنده ای هستی که فرزند کریمان و بخشندگانی.
تو از سوی خدا مأموریت داری که شیعیان- که نه همه درماندگان- را پناه دهی.
مرا نیز ضیافت کن و پناهم ده.
درود خدا بر تو و خاندان پاک تو باد.
ای نور دیده!
ما همیشه و در همه حال میهمان توایم.
ریزه خوار سفره احسانت هستیم.
ای سید!
سخت حاجتمندیم . دست نیاز به سوی تو گشوده ایم، ناامیدمان مکن.
ای سرور!
گرسنه ایم، گرسنه لطف تو،
از خوان احسان خویش بی بهره مان مگذار.
ای کریم!
تشنه ایم، تشنه محبت و دوستی تو،
از زلال محبت خویش سیرابمان کن.
ای عزیز!
برهنه ایم، برهنه لباس عزت و آبرو،
لباس عزت و عافیت به ما بپوشان.
ای آقا!
گرفتاریم، گرفتار کمان ابروی تو،
با نگاهی از سر رحم و مرّوت ما را از غم روزگار هجران برهان.
حاجیان کوی تو و زائران کعبه وجودت هستیم.
در دوران قحطی انسانیت و سختی دینداری آمده ایم.
سرگشته و آواره ایم، رحل اقامت کجا افکنیم؟
پناهمان ده.
اللهم عجل لولیک الفرج